مردم مدتهاست کار کمدی خوب ندیدهاند
تاریخ انتشار: ۱ اسفند ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۴۴۰۶۸۶۴
خشایار راد از بازیگران نقش های کمدی که بیشتر او را با «قرطاس» می شناسیم، مدت هاست حضور کمرنگی در تلویزیون دارد. او که در مقطعی پای ثابت اغلب سریال های رضا عطاران و سعید آقاخانی بود، این روزها چندان دیده نمی شود و البته می گوید به خواسته شخصی خودش بوده است.
به گزارش قدس آنلاین، راد معتقد است، «سریال های تلویزیون دچار اُفت کیفی شده اند و همین امر دلیل غیبت چندین ساله او در تلویزیون است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
این بازیگر که به گفته خودش اخیرا برای بازی در یک سریال ماه رمضانی طنز دعوت شده است، سپس با این پرسش مواجه شد که اساسا چه اتفاقی میافتد، بازیگری در یک مقطع زمانی در همه کارها دیده می شود و سپس تا مدت ها خبری از او نمی شود؟
راد در این زمینه توضیح داد: این اتفاق به دو دلیل برمیگردد؛ به عنوان مثال میگویند اگر در فلان کار از آقای حمید لولایی، خانم مریم امیرجلالی و خیلی از هنرمندان دیگر استفاده کنید، فلان قدر هزینه می شود ولی اگر آقا و خانم ایکس را بیاورید، فرضا ۵۰ تومان ارزانتر میشود، پس مسئله اقتصاد حاکم میشود. یک دلیل دیگر هم انتخاب گزینشی است. وقتی قرار است نقشی برای هنرمندی در نظر گرفته شود، مثلا پیشنهاد می دهند که بهتر است فلانی را جای فلان بازیگر بیاورید که این می شود نگاه سلیقهای و ما میبینیم متاسفانه این اتفاق بسیار در تلویزیون میافتد.
او ادامه داد: آقای حمید لولایی از دوستان قدیم بنده هستند. اتفاقا اخیرا با هم صحبت می کردیم و او هم همین نقطه نظر را داشت و می گفت هنوز وقتی برای کاری دعوت میشویم دستمزدهای پنج سال پیش را پیشنهاد می دهند و متاسفانه تورم را در نظر نمیگیرند. من هم طبیعتا در تمام این سالها برای بازی در تلویزیون پیشنهاد داشتم اما خودم قبول نکردم. زمانی هست هنرمندان بسیار کم کار میشوند و هر کاری را قبول می کنند، حتی اگر پنج روز هم سر کار باشند، می پذیرند تا فقط بیکار نمانند.
چرا دیگر با سعید آقاخانی کار نمی کنید؟
راد که در مقطعی حضور پررنگی در سریالهای طنز سعید آقاخانی و رضا عطاران داشت، درباره اینکه آیا در این سال ها سعید آقاخانی از او دعوت به همکاری کرده است؟ پاسخ منفی داد و گفت: هیچ دعوتی از من نشده است. آنطور که شنیدم سعید آقاخانی برای تلویزیون مشغول کاری است که اتفاقا دوستی از من پرسید با شما تماس نگرفته اند که من گفتم خیر؛ در حالی که من زمانی در چهار ـ پنج سریال از کارهای ایشان حضور مستمر داشتم. همچنین در سریالهای آقای عطاران. حالا میگوییم ایشان به سمت سینما رفته و در تلویزیون حضور ندارد اما سعید آقاخانی همچنان مشغول است اما روی چه حسابی از من دعوت نمیکند، خدا می داند.
بازیگر نقش «قرطاس» در سریال طنز «زندگی به شرط خنده» در ادامه اظهار کرد: این طبیعی است که منِ بازیگر دوست دارم باز هم در کارهای آقای آقاخانی حضور داشته باشم، اما اگر قرار باشد اتفاقی بیفتد باید خودشان دعوت کنند. من یک هنرمندم و دوست دارم در کارهای موفق با کارگردانهایی که ثابت شده هستند و سالها با آنها کار کردم، همکاری کنم. قطعا هر کارگردانی پیشنهاد بدهد اگر خوب باشد، حتماً قبول می کنم. اما من خودم که نمی توانم از خودم دعوت کنم. شخصی مثل سعید آقاخانی باید با خودش بگوید فلانی در چهار، پنج کار همراه من بوده، به نحو احسن وظایفش را انجام داده و کارش را بلد است و مردم هم به او گرایش دارند، ایشان باید تشخیص بدهند که من باشم یا خیر.
قصدمان پر کردن آنتن باشد، قطعا مخاطب نخواهیم داشت
بازیگر مجموعه های «خانه به دوش»، «متهم گریخت»، «ترش و شیرین» و «دزد و پلیس» سپس درباره اینکه چه پیشنهادی برای بهبود وضعیت تلویزیون به ویژه در حوزه کارهای کمدی دارید؟ تصریح کرد: هنرمندان طنز ما همان ها هستند، فیلمنامه های طنزمان هم همین طور؛ تقاضای تلویزیون هم اساسا انجام میشود. به اعتقاد من کسی که در رأس هرم است باید طنز را بشناسد و به مخاطب احترام بگذارد. مردم ما مدتهاست سریال کمدی خوب ندیدهاند. متاسفانه توانایی، تجربه و تخصص این کار نیست و همین میشود که تلویزیون با اُفت مخاطب روبه رو می شود. اگر قصد ما از برنامه سازی فقط پر کردن آنتن باشد، قطعا مخاطب نخواهیم داشت.
این بازیگر در بخشی دیگر از صحبتهایش تاکید کرد: با توجه به شرایط روحی مردم، باید مجموعه های طنزمان را بیشتر از آثار درام و غمگین کنیم اما متاسفانه به این درخواست توجهی نمی شود.
مدتهاست سریال تماشا نمیکنم
راد در ادامه همین بحث در پاسخ به اینکه آیا این روزها سریالهای تلویزیون را تماشا میکند؟ بیان کرد: راستش مدتهاست سریال های تلویزیون را تماشا نمیکنم. به عنوان مثال برای سریال «پلاک ۱۳» که فکر می کنم الان در حال پخش است، از من تقاضا کردند که حضور داشته باشم اما قبول نکردم چون میدانم فقط کارها را جمع کردهاند و کیفیت ها پایین آمده است. وقتی میبینیم چیزی دست گیر مخاطب نمی شود ـ چه درام، چه عاطفی و چه جنگی و طنز ـ هیچ کدام حرفی برای گفتن ندارند و فقط برای آنتن پرکردن، ساخته می شوند، من هم طبیعتا تماشا نمی کنم.
این بازیگر درباره دلیل استقبال مردم از مجموعه هایی چون «متهم گریخت» و «خانه به دوش» که بعد از سالها همچنان مخاطب دارند، اظهار کرد: در تکرار همین مجموعهها مطالبی را دیدم و آنقدر نقطهنظرات خوبی از سوی مردم ارائه شد که واقعا قابل تامل است. مسئولی که در صداوسیما نشسته، اگر همین نقطه نظرات را بخواند شاید به نتایج خوبی برسد. به طور مثال درباره سریال های «خانه به دوش» یا «ترش و شیرین» اینگونه عنوان شده بود که حتی اگر صدها بار هم پخش شوند، باز هم نگاه می کنیم. به نظرم همین حرف پیشنهاد است، حتماً که نباید برای صداوسیما خط مشی تعیین کنیم. وقتی مخاطب میگوید فلان کار را صد بار هم نشان بدهید باز هم نگاه می کنیم، با زبان بی زبانی می گوید در همین راستا برای ما سریال بسازید! ولی گوش شنوا نیست. ما طنز های خوبی در گذشته داشتیم که متاسفانه دیگر تکرار نشدند.
مدام دنده عقب می رویم و «متهم گریخت» و «خانه به دوش» پخش می کنیم!
وی تاکید کرد: مسئولان اگر بخواهند می توانند شرایط را تغییر بدهند. مشکل ما این است که ما دنده عقب می رویم. مدام «متهم گریخت» و «خانه به دوش» را تکرار می کنیم. چه معنی می دهد؟ خوب مثل همین سریالها را بسازید! بهتر از آنها را بسازید، چرا انقدر تکرار میکنید؟ وقتی ما توانایی داریم چرا نباید اقدام کنیم. ما هنرمندان تحصیلکرده زیادی در حوزه طنز داریم. هنرمندی مثل علیرضا خمسه که تحصیلکرده است، ایشان در کشور فرانسه درس بازیگری خوانده، چرا از حضورشان استفاده نمیکنیم؟ یا خانم شهره لرستانی، فوق لیسانس کارگردانی دارد، چرا از آنها استفاده نمی کنیم، آقای مجید صالحی نیز همینطور و خیلیهای دیگر که ما از آنها بهره نمی گیریم. پس در اینجا باید بگوییم عزم جزمی برای جذب این عزیزان نیست.
راد در پایان این گفت وگو در پاسخ به اینکه کار کردن در تلویزیون را ترجیح میدهد یا شبکه نمایش خانگی؟ خاطرنشان کرد: حُسن شبکه نمایش خانگی این است که از همه لحاظ دستش کمی بازتر از تلویزیون است. در گذشته وقتی از من میپرسیدند، سینما را ترجیح می دهید یا تلویزیون؟ پاسخم قطعا تلویزیون بود چون مخاطب بیشتری داشت و الزاما مردم در بخش سینما باید اولا بلیت تهیه کنند و هزینه کنند و برنامه ریزی کنند اما تلویزیون اینگونه نیست، در خانه هایشان نشسته اند و فلان سریال را هم می بینند. در گذشته ترجیحم بیشتر تلویزیون بود، منتها الان مخاطب تلویزیون کم شده است و شبکه نمایش خانگی همان کار تلویزیون را با آزادی بیشتری انجام میدهد.
منبع: ایسنا
انتهای خبر/
منبع: قدس آنلاین
کلیدواژه: خشایار راد بازیگر سعید آقاخانی خانه به دوش متهم گریخت مجموعه ها سریال ها مدت ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.qudsonline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «قدس آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۴۰۶۸۶۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
شنیدن ملودیهای شریف روی نُت «رعنا»/ موسیقی خوب برای سریال خوب است
کارکرد تیتراژ چیزی شبیه به جلد کتاب است که طراحش تلاش میکند با انتخاب عناصر، فرمها و چینشها با کمک گرافیک و موسیقی مخاطب یک اثر را در جریان موضوع قرار دهد. شرایطی که گاهی بسیار نکتهسنج، اندیشمندانه و حسابشده پیش روی مخاطبان قرار میگیرد و گاهی هم به قدری سردستانه و از روی ادای یک تکلیف اجباری ساخته میشود که بیننده را از اساس از یک اثر تصویری دور میکند.
آنچه بهانهای شد تا بار دیگر رجعتی به کلیدواژه «تیتراژ» داشته باشیم، مروری بر ماندگارترین و خاطرهسازترین موسیقیهای مربوط به برخی برنامهها و آثار سینمایی و تلویزیونی است که برای بسیاری از مخاطبان دربرگیرنده خاطرات تلخ و شیرینی است و رجوع دوباره به آنها برای ما در هر شرایطی میتواند یک دنیا خاطره به همراه داشته باشد. خاطرهبازی پس از آغاز و انتشار در نوروز ۱۴۰۰ و استقبال مخاطبان از آن، ما را بر آن داشت در قالب یک خاطرهبازی هفتگی در روزهای جمعه هر هفته، روح و ذهنمان را به آن بسپاریم و از معبر آن به سالهایی که حالمان بهتر از این روزهای پردردسر بود، برویم.
به سراغ موسیقی متن و تیتراژ سریال ماندگار «رعنا» به کارگردانی داود میرباقری و آهنگسازی شریف لطفی رفتیم که به سال ۱۳۶۹ از شبکه اول سیما در قالب یک سریال هشت قسمتی پیش روی مخاطبان قرار گرفت. مجموعهای که به نوعی دومین سریال داود میرباقری بعد از سریال «گرگها» در مقام کارگردانی محسوب میشد و نشان داد که این کارگردان با تجربه و مخاطب شناس تلویزیون و سینما از همان ابتدا به موسیقی همواره به عنوان عنصری مهم، موثر و مولف برای جذب مخاطبان و ارایه محتوا نگاه میکند و در این چارچوب تلاش دارد تا از بهترینها برای ساخت و طراحی موسیقی پروژههای خود استفاده کند.
سریال «رعنا» قصه بخشی از زندگی رعنا، دختر مردی به نام سنایی از صابونپزهای قدیمی تهران است. پس از چندی دانایی که دبیر آموزش و پرورش است به خواستگاری رعنا آمده و با وجود مخالفتهای منصور (برادر رعنا) با او ازدواج میکند. اما پس از گذشت مدتی دانایی به دلیل شرکت در فعالیتهای سیاسی دستگیر و روانه زندان و کشته میشود. پس از سالها پسر رعنا که به شدت در حال مبارزه با رژیم پهلوی در سال ۱۳۵۷ است، در یک درگیری خیابانی مفقود میشود. رعنا و دخترش به دنبال یافتن او هستند که ماجراهایی از گذشته دوباره زنده میشود.
گلچهره سجادیه در نقش رعنا، بهزاد فراهانی در نقش دایی منصور، سعید نیکپور در نقش جواد دانایی، رویا تیموریان در نقش تهمینه دانایی، رسول نجفیان در نقش پوریا، پرویز پرستویی در نقش رسول نجفی، فاطمه گودرزی در نقش مریم، حسین پناهی، مهری مهرنیا، فرخ لقا هوشمند، اسماعیل شنگله، محمد کاسبی، مهری ودادیان، بهمن زرین پور، علی اوسیوند، عیسی صفایی، عزیزالله هنرآموز و محمدتقی شریفی بازیگریان سریال «رعنا» بودند که بسیاری از آنها تاکنون همچنان در پروژههای داود میرباقری جزو بازیگران اصلی و ثابت محسوب میشوند و در آن دوران توانستند به واسطه حضور در این سریال موقعیتهای خوبی را در عرصه تصویر به دست آورند.
جبار آذین منتقد چندی پیش در گفتگو با خبرنگار مهر، پیرامون این مجموعه گفته بود: «رعنا» تجربه نمایشی جدیدی برای داود میرباقری و تلویزیون بود. این مجموعه برگرفته از فضای اجتماعی و سیاسی آن دوران ساخت شد. رعنا جزو کارهای خوب و پرخاطره تلویزیون از یک کارگردان متبحر در عرصه سینما، تئاتر و تلویزیون سالهای بعد کشور است. ساختار نمایشی خوب و شخصیت پردازیهای اصولی، مقبول و دیالوگهای خوب از امتیازهای مجموعه «رعنا» بود و میرباقری را در تولید کارهای تلویزیون توانا و خوش فکر نشان داد. این در حالی است که استفاده از بازیگران تئاتری و معرفی یک چهره مستعد که بعدها در سینمای ایران به عنوان بازیگری قدرتمند و محترم شهرت یافت (رویا تیموریان) و بهرهگیری از دکورهای تلویزیونی حجیم و مناسب، متن خوب و بازیهای روان از ویژگیهای «رعنا» محسوب میشود. تمام امتیازهای هنری و فنی «رعنا» آن را اثری دیدنی ساخته بود تا مضامین خوب را واگویه کند و از عشقها، رشادتها، مبارزهها، آرمانها، تلخیها و شیرینیها بگوید و چه خوب هم در آن سالهای کم رونقی تلویزیون اینها گفته شد و همینها «رعنا» را با تجربه اندوزیهایش در اذهان به یادگار گذاشت.
اما یکی از ویژگیهای مهم و موثر سریال تلویزیونی «رعنا» موسیقی تیتراژ و متن این مجموعه داستانی به آهنگسازی شریف لطفی بود که به دلیل طراحی یک تیتراژ متفاوت که در آن دوران بدعتی جدید به حساب میآمد توانست یکی از مولفههای مهم در ماندگاری آن تا به امروز به حساب آید. آن هنگام که ابتدا تصویر گلچهره سجادیه به عنوان بازیگر اول سریال روی یک تصویرگرافیکی شبیه به الواح تاریخی نمایان میشود و پس از آن عبارت «رعنا» در قالب لوگوتایپی متفاوت به نمایش در میآید. فضایی که موسیقی نقش مکمل را ایفا میکند و چارچوبی را پیش روی مخاطب قرار میدهد که دربرگیرنده حس و حال متفاوتی است.
موسیقی که به واسطه توجه لطفی به عنوان یک آهنگساز مولف و کهنه کار موسیقی کشورمان که سوابق آکادمیک او در عرصه موسیقی معرف تجربه بالای اوست، تلاش کرده تا ضمن توجه به مولفههای موسیقی ایرانی و ارایه درستی از آفرینش و خلاقیت در این نوع موسیقی با به کارگیری روشهای نوین برای در خدمت محتوای اثر بودن، موسیقی تیتراژ متفاوت و خلاقانهای را ارایه دهد. موسیقی که داود میرباقری همواره روی موسیقی به عنوان یکی از نقاط عطف و تاثیرگذار آثارش به آن توجه دارد و میکوشد تا در هر پروژه اش از این مولفه به درستترین و علمیترین شکل ممکن استفاده کند. آن چنان که اگر نیم نگاهی به کارنامه فعالیتهای او داشته باشیم متوجه چنین رسالتی میشویم که اغلب موسیقی هایش توانسته اند تبدیل به ماندگارترینها شوند.
طبیعتا در ساخت چنین موسیقی که بتواند دربرگیرنده مولفههای درست و اصولی از موسیقی متن باشد این نوازندگان هستند که بعد از آهنگسازی و ملودی پردازی نقش مهمی را ایفا میکنند. مسیری که به واسطه حضور هنرمندانی، چون ابراهیم لطفی نوازنده ویولن، عباس ظهیرالدینی نوازنده ویولنسل، فرشید حفظی فرد نوازنده ابوا، شریف لطفی و حسین میرزایی نوازنده هورن، عبدالنقی افشارنیا نوازنده نی، مهرداد دلنوازی و شهریار فریوسفی نوازندگان تار، فریبا اسدی و محمود علیقلی آواز، محمود منتظم صدیقی نوازنده سازهای ضربی و تعدادی دیگر توانست موسیقی درست و اصولی را به گوش شنیداری مخاطبان ارایه دهد.
گرچه در رسانهها مصاحبه چندانی از شریف لطفی درباره ساخت موسیقی سریال «رعنا» منتشر نشده است، اما این آهنگساز، نوازنده، پداگوژیست موسیقی و رهبر ارکستر که از او به عنوان بنیانگذار دانشکده موسیقی دانشگاه تهران هم یاد میشود، در برخی از گفتگوهای رسانهای خود درباره نحوه حضورش در آثار سینمایی و تلویزیونی به عنوان آهنگساز گفته بود: هروقت به من از سوی پروژهای تصویری پیشنهاد آهنگسازی آن ارایه میشود، اول از دست اندرکاران پروژه میخواهم که بخشهایی از تصاویر فیلمبرداری شده خود ر ابه صورت نامنظم در اختیار من قرار دهند که ببینم نتایج محتوایی تصاویر در چه قالبی است و وقتی ببینم نتیجه عمل چیست و هم در کارگردانی و هم در بازیگری همه چیز در جایگاه خوبی قرار دارد کاملا خودم را در اختیار کارگردان میگذارم و هر آنچه را که لازم باشد انجام میدهم.
این آهنگساز که در ساخت آثارش همواره تلاش میکند تا هم نشینی اصولی بین موسیقی ایرانی و موسیقی کلاسیک فراهم سازد، در یکی از گفتگوهای رسانهای اش توضیح داده بود: بالاترین تکیه گاه موسیقی ایرانی، دستگاههای موسیقی ایرانی برای روش مندی آفرینش در این گونه موسیقایی است که به اعتقاد من باید در کنار توجه به این مولفهها به مواردی، چون منش و خصوصیت انسانی این موسیقیها توجه کنیم. در این چارچوب من همواره تلاش میکنم تا هیچ وقت وارد مقوله سفارشی کار کردن نشوم، چون باید در ابتدای هر کاری خودم آن تفکر موجود در سریال یا فیلم سینمایی را دوست داشته باشم که اگر چنین نباشید هرگز چنین کاری را انجام نمیدهم.
همین نگاه ایده آل شریف لطفی است که همواره او را به عنوان آهنگسازی گزیده کار در سینما و تلویزیون کشورمان معرفی کرده و در مقام یکی از موثرترین و علمیترین آهنگسازان کشورمان معرفی کرده است. مسیری که میتوان در آهنگسازی فیلمهای «مادیان» به کارگردانی علی ژکان، «سامان» به کارگردانی احمد نیک آذر، «کنار برکه ها» به کارگردانی یدالله نوعنصری، «دخترک کنار مرداب» به کارگردانی علی ژکان، «پرنده آهنین» به کارگردانی علی شاه حاتمی، «مسافران دره انار» به کارگردانی یدالله نوعنصری، «آهوی وحشی» به کارگردانی حمید خیرالدین، «دو همسفر» به کارگردانی اصغر هاشمی، «سکوت کوهستان» به کارگردانی یدالله نوعنصری، «عطر گل یاس» به کارگردانی بهمن زرین پور درک کرد.
چنین ساختاری در آهنگسازی آثار سینمایی و تلویزیونی مدتهای زیادی است که در جریان تولیدات سینمایی و تلویزیونی کشورمان به واسطه عقب نشینی آهنگسازان پیشگام موسیقی کمتر دیده شده و فقط عده محدودی از هنرمندان هستند که تلاش میکنند در یک مسیر منطقی منطبق بر آموزههای دانشگاهی و تئوریک حوزه موسیقی به ویژه موسیقی دراماتیک حرکت کنند. فضایی که به نظر میآید میبایست از تجربیات شریف لطفی و هم نسلانش بیشتر از اینها استفاده کرد تا بتوانیم دوباره به دوران باشکوه موسیقی فیلم و تیتراژ دهه ۶۰ با همان امکانات ناچیز و محدود برگردیم.
منبع: مهر
باشگاه خبرنگاران جوان وبگردی وبگردی